آدمی غــــــرورش را خیلی زیاد .
شاید بیشتر از تمـــــــام داشتــه هــــایــش- دوست می دارد
حالا ببین اگر خودش، غـــــــرورش را بـــه خـــــاطــــر تـــــو، نادیده بگیرد ،
چه قدر دوســتت دارد !
و این را بِفهــــــــــــم آدمیــــــــــزاد !
دلتنگی یعنی
روبروی دریا ایستاده باشی و
خاطره ی یک خیابان خفه ات کنه...
مرا به تختم ببندید و تنهایم بگذارید ،
هر چقدر هم نالیدم و فریاد زدم به سراغم نیایید ..
.من دارم او را ترک میکنم!!!
بـــیــآ غــریــبــگی نــکــن...
بـــیــآ !
یــک زمــآنـــی مـــآل مــن بــودی...!
من عاشق اون دیالوگم که پدر ژپتو به پینوکیو میگه :
پینوکیو !!!
چوبی بمان !
آدم ها سنگی اند !!!
دنیایشان قشنگ نیست .!!
ای مــتــرســکـــــ ! آنقدر دستهایت را باز نکن ، کسی تو را در آغوش
نمیگیرد ، ایــســتــادگــی هــمــیــشــه تــنــهــایــی مــیــاورد
…
بــراے اینــ ـ کـه
هنـ ـ ـوز بــ ـه تــ ـ ـو فکـر مےکنـم
هنـ ـ ـوز نگـ ـ ـرانـتـ مےشـوم
هنـ ـ ـوز دلتنگـت مےشـوم و
هنـ ـ ـوز ♥دوسـتـتـ ـ ـ♥ دارم
از خــ ـ ودم متـــنـفّـ ـ ـرم !!